اولین بار همیشه سخت است. بلوند با سؤالاتش دوست دخترش را برانگیخت و به او پیشنهاد داد با یک دختر رابطه جنسی را امتحان کند. و او مخفیانه در مورد آن خواب دید، بنابراین این مرحله برای او چندان دشوار نبود. وقتی دخترها همدیگر را دوست میدارند، مرد هم مثل خودش با آنها سخت میگیرد. خوشحالم که دخترها این کار را کردند. خیلی داغه!
این ایده خیلی خوبی بود که صاحب کافه همسرش را پشت پیشخوان بگذارد. مشتریان دسته دسته آمدند. بله، همسر نیمفومونی همیشه توجه بیشتری را طلب کرده بود، اما حالا برای تجارت خوب بود. جذابیت های او همیشه در تجارت بود، قهوه و همچنین الکل فروخته می شد و حتی افراد همیشگی خود را داشت. حتی یک باریستا هم می توانست به شهرت برسد اگر شوهرش اهمیتی نمی داد.