وقتی دخترها سیاهپوست را می بینند، پاهای خودشان را از هم باز می کنند. اینگونه است که سبزه ها با دیدن یک سیاهپوست وارد شلوار او می شوند. و وقتی یک پیچ بزرگ را در آنجا پیدا می کنند، تا زمانی که همه آن را نمکند نمی توانید آن را از گوششان بیرون بیاورید. این گونه عوضیها تا آخرین قطره را بیرون میریزند!
سیاهپوستان دوست دارند دختران سفیدپوست را دور بزنند و به تمام شکافهای آنها ضربه بزنند - بنابراین متوقف کردن آنها غیرممکن است. تا زمانی که هر کدام چند بار سوراخ های خود را امتحان نکنند، متوقف نمی شوند. این صورت شلخته قبل از اینکه ابروهایش تماماً بچسبند است. اما هیچ چین و چروکی وجود نخواهد داشت. )))
هیچ چیز پیش بینی نشده بود: بعد از اینکه انگشتش را به آرامی به سمت مقعدش بردم تا او را به جهنم بکشم تا دیوارها می لرزند! شگفت انگیز است که چگونه دهان او توانست خروس او را در خود جای دهد.