برادر تشنه رابطه جنسی بود و از خواهرانش که الاغ های خود را روی تراس تکان می دادند، رد نشد. آنها را به داخل اتاق برد و بلوند را در سوراخ مقعدی کشید، در حالی که خواهر سبزه دوم با دستانش پاهایش را بلوند باز کرد. به طور طبیعی، او آب خود را به یک اندازه در دهان هر یک می پاشید. بگذارید بدانند که او آنها را به خاطر می آورد و همیشه به آرام شدن باسن آنها کمک می کند.
این واقعاً یک پارادوکس طبیعت است - او چگونه میتواند خروسی را ببلعد که به وضوح برای دهانش بزرگ است؟ حتی غیرقابل باورتر از آن که چگونه او موفق می شود چنین دیک بزرگی را با چنین ساختار شکننده ای در جلوی بدن خود جای دهد! این مبهم است!